سلام دوستان. اولین بخش اس ام اس های انگلیسی رو تقدیم حضورتون می کنم. امیدوارم خوشتون بیاد. اگر هم ترجمه مشکلی داره و یا بعضی کلمات ترجمه نشده شما به بزرگواری خودتون ببخشید.

 

http://www.iranalive.org/

 

هنوز در به در کوچه های خاطره ام / هنوز اسم تو مانده گوشه حنجره ام /هنوز مثل نخستین نگاه عاشق تو / در انحصار غم عشق در محاصره ام

Still in the streets in my memory/name you still have my larynx corner/Still look like the first fell in love with your love in the monopoly sorrow in my siege

 

 

 

به بزرگترین عشق در کوتاه ترین جمله ی ممکن به روی لطیف ترین گل سرخ یرای تو بهترین کس دنیام می نویسم دوستت دارم

 

The greatest love in the most the US to be on the most delicate Rose you action was the best one I write I world “Seventy

 

 

  

با اینکه می دانم دوست داشتن گناه است دوستت دارم

با اینکه می دانم پرستش کار کافر است می پرستمت

با اینکه می دانم آخر عشق رسوایی است عاشقت می شوم

پس گناهکارم ، کافرم ، رسوایم ولی همچنان دوستت دارم

 

Although I know love is a sin I love you with that I know you worship is, as they work with that I love the scandal is so should I consisted, I Payne, I insufficient but still I love you

 

 

  

همان طور که شاپرک ها نمی توانند دشت آبی اسمان را از یاد ببرند من هم چشمان زیبایت را نمی توانم فراموش کنم . تصویر زیبایت نه تنها در ذهنم بلکه در قلبم جای دارد ، ای کاش بدانی قصر آرزوهایم را در ساحل چشمانت ساخته ام تا قلب مهربانت مداوایی باشد برای عشق پاک و مقدسم .

 

As the Shapiro Thousand they can not plain blue heaven, forget your eyes and I cannot forget. Not only your picture in my mind but in my heart is, I wish my apprehensions palace barrier in the run-up to my heart as مهربانت for love and my pains.

 

 

  

خواستم با تو باشم نخواستی ، خواستم مونس و یارت باشم نخواستی ، خواستم برای همیشه در کنارت باشم نخواستی خواستم هم گام و هم نفس روز های تنهایی ات باشم نخواستی ، خواستم پذیرای نگاه مهربانت باشم نخواستی ، خواستم قلبم را به یادگار تقدیمت کنم باز هم نخواستی نخواستی ، هیچ کدام را نخواستی و نخواستی

 

I wanted to be with you asked to remain anonymous, I understood Moons and I told you, I wanted to be always in frankly about you and I wanted to remain anonymous and step in the day you alone I told you, I wanted to look hosted I named you, I wanted my heart to souvenir

 if I told you did not want any benefit to you and you asked to remain anonymous

  

 

 

دوستت دارم عزیزم خیلی خیلی خیلی ، خیلی ها میگن اگه به معشوقت زیاد بگی دوستت دارم اون زود تو را از یاد می بره و به کس دیگری عشق می ورزد، ولی من به تو اطمینان دارم پس دوستت دارم

 

I love you, dear very, very people say if the baggy معشوقت much I love you so that you as soon as the Biracial to one another and love the world, but I am sure I love you so

                                                          

 

 

دست از سر ما بردار ، کنار تو نمی مونم

یه روز می گفتم عاشقم ، اما دیگه نمی تونم

تقصیر هیچکس دیگه نیست ، قصه ی ما تموم شده

حیف همه خاطره ها ، به پای کی حروم شده

دروغ می گفتی که ، برم از بی کسی دق می کنی

اشکاتو باور ندارم ، بی خودی هق هق می کنی

یادم می افته لحظه ای که دست تو رو شد برام

قسم می خوردی پیش من که جز تو عشقی نمی خوام

دست خودم نیست که دیگه هیچکسی باور ندارم

این چیزا تقصیر تو ه تلافیشو آن را در می یارم

 

One day I said my lover, but I cannot anymore

No one is another fault, the story of us have ended

What a pity all memories, in the leg when i their retreat.

lie would say that, to go to the one who can tap

do not believe you teardrop, by itself without repressing you

I remember that moment that we happen to me.

I swear before you except that I love you do not want to

I do not believe that anybody I have no other

you spend the fault is in retaliation for that I’m going.

 

 

  

نمی دانم چه حسی هست این عاشقی؟

وقتی می نشینم ، وقتی راه می روم ، وقتی می خوابم دوستت دارم

وقتی صدایی می اید دوستت دارم ، وقتی سکوت است دوستت دارم

چه می کنی با من که چنین راحت همیشگی شده ای ؟

 

I don’t know what is this sense lover? When will sit down, when the way, when sleep I love you when you have a voice that I love you, when silence is what I love you so you have with me that such a permanent comfortable?

 

  

 

هیچ چیز سخت تر از انتظار نیست ، آن هم انتظار لحظه ای که یک آشنا صدایت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد اما هر چقدر که انتظار هم سخت باشد به آن لحظه زیبا می ارزد ، پس انتظار می کشم تا آن لحظه زیبا نصیبم شود .

 

Nothing is harder than expected, it is expected that a familiar to anyone who seeks to you and that is safe but as much as it is hard to the beautiful moment worth, so it is expected to killing's single cad beautiful moment.

 

 

  

توی زندگی بعضی چیز ها بزرگ ، بعضی چیز ها کوچک ، بعضی چیز ها ساده و بعضی چیز ها مهم هستند:

بزرگ مثل عشق

کوچک مثل غم

ساده مثل من

مهم مثل تو ...

Some things in life are great, some things small, some things simple and some things are important: great love like small simple grief as important as I like you. . .

 

 

  

چرا رو نقاشی ها بی خودی سایه می زنی

این همه حرف خوب داریم حرف گلایه می زنی

اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو

چرا با حرفات و نگات بهم کنایه می زنی

 

So why are the painting itself is a woman shadow all this good words to say we complain about a woman do not love me if it doesn’t tell me why comfortable with words and don’t look

 hauling a woman.

 

در سرزمین عاطفه هایم چون گل روئیدی و من باغبانی آموختم اما کدام گل احساس باغبان را می فهمد آیا هیچ گلی هست که باغبان را به اندازه ی یک قطره شبنم یا یک گلبرگ بشناسد و دوست بدارد ؟

 

In the land of Atefe like clay you my land and I taught gardening but which flower gardener feeling understands any clay gardener as much as a drop of dew or a calycle recognize and love?  

 

چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو نمی دانم ... شاید که روزی بخوانند بی تو عشق مرد.

 

Why I wrote in the leaf-wisp alone for you do not know. . . Perhaps one day to read that the man you love.

 

 

عاشق ان نیست که برای عشقش در سرما آتش روشن کند عاشق آن است که کتش را بدهد به عشقش و خودش سرما بخورد و 6 تا آمپول بزنه که دیگه از این غلطا نکنه

 

It is not in love with her love for the cold fire make it clear that love is that he give himself and his love to eat cold and 6 to the shots songs… that other result would fail

 

من سبزترین واژه ملموس غروبم کاش در این وسعت سبز یکنفر درد مرا می فهمید

 

I s Vazheh growing greener tangible I sunset if only in this area of green someone understood my pain

  

 

صداقت و مهربانیت را می ستایم صداقت را از کلامت و مهربانیت را از نگاهت

 His honesty and مهربانیت afore thy honesty of کلامت and مهربانیت from your look

 

 یار دل آزار من وفا نشناسد..... وه که عجب نعمتی است یار وفادار

 

Succored... I promise. . . . . Oh, what is a blessing faithful friend

 

 

  

بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق.. یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است

 

Innocence sin is less love in the supreme court. . Josef from the lap of his pure to prison.

 

  

 

شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید...آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را

 

If license candles burned to the good again. . . oh soon fell in love with her lover destruction”.

  

 

 

با آنکه انتقام از دشمن حرام نیست...در عفو لذتی است که در انتقام نیست

 

Though forbidden revenge from the enemy. . . The amnesty is pleasure in revenge.

  

 

 

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی..کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

 

to that of his mistress impulse is not. . Poor lover attempt to place.

 

 

 

 فریاد مردمان همه از دست دشمن است..... فریاد من از دل نامهربان دوست

 

"The people of all the hands of the enemy. . . . . "I'd like

 

 

 

 من رشته محبت خود از تو می بُرم ..... باشد گره خورد به تو نزدیکتر شوم

 

I love field you have to go. . . . . It was tied to you get closer

 

  

  

بدنامی حیات دو روزی نبود بیش.... آنهم با تو بگویم چه سان گذشت

یک روز صرف دل بستن دل شد به این و آن..... روز دگر به کندن دل از این و آن گذشت

 

Blot life was more than two days. . . . With just tell you what San passed a mere closing day was to the heart and it. . . . . Wait On cutting the heart of this and it passed.

 

 

  

 

در لحظات تصمیم گیری است که سرنوشت ما شکل می گیرد

 

moments in decision-making is that the fate of us are formed

 

  

 

  خدایا به عالم تو راضی مباش.... کزین بیشتر من خدایا کنم

 

Oh God to be satisfied with you.... . . . with Xingjian more I don’t think

 

 

  

کسی که در آفتاب زحمت کشیده ، حق دارد در سایه استراحت کند

 

                                     Anyone who labored in the sun, has the right to rest in the shade.

 

 

  

اگر هر روز راهت را عوض کنی ، هرگز به مقصد نخواهی رسید

 

If every day you change your way, you will never reach their destination.

 

 

 

در اندیشه آنچه کرده ای مباش، در اندیشه آنچه نکرده ای باش

 

In what he thought that He wills, in what is thought not.

 

 

  

درباره درخت بر اساس میوه هایش قضاوت می کنند نه بر اساس برگهایش

 

About fruit tree based on his judgment are not based on palmetto whose leaves were

 

  

 

خداوند به هر پرنده ای دانه ای میدهد، ولی آنرا داخل خانه اش نمی اندازد

 

God in every flying a seed, but it was not inside the house  

 

 

 

 آنقدر شکست خوردن را تجربه کنید تا راه شکست دادن را بیاموزید

 

Failure to enough experience to defeat the way to learn more

 

 

 

 تفاوت بزرگی میان دوست نداشتن رفتار دیگری ، با دوست نداشتن خود او وجود دارد

 

                            A big difference in the lack of other friend, lack of love with him

 

  

 

یکی می پرسد : اندوه تو از چیست؟ سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟ برایش صادقانه می نویسم: برای آنکه باید باشد و نیست....

 

One asks: What are you grief. Silence instrument for مبهمت? honestly I write him: to and should not be. . . .

 

  

 

این عشق نیست که دنیا را می چرخاند. عشق چیزی است که چرخش آنرا ارزشمند می کند

 

This is not love that the world positioned. Love is something that it valuable rotation.

 

 

 

ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز

اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز

شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز

سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز

ستاره شدن کار سختی نیست.... گرشتم ولی غرق نورم هنوز

پر از خاطرات قشنگ توام.....پر از یاد و شوق و مرورم هنوز

ترا گم نکردم خودت گم شدی......من شیفته با تو جورم هنوز

اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز

اگر کوک ماهور با ما نساخت.....پر از نغمه پک و شورم هنوز

قبول است عمر خوشی ها کم است.....ولی با توام پس صبورم هنوز

مریم حیدرزاده

 

so what if your eyes still stairway. . . . The climax of my pride and love and still

If it rained grief over the months and years. . . . The memory of past I patient still

If they broke my frame. . . . . Glass heart I still I Blur

no choice but to my pains. . . . . The way I think I still pass

The star is not a difficult task. . . . I clutched drowned but still my loaves

Full of beautiful memories combined. . . . . Full of enthusiasm and I still reviewing

I lost you yourself have you lost. . . . . . I love you still I Dionysus

If war is not simple life. . . . . In this field was still I Recentralization

If Coke Barrow did not with us. . . . . Full of Orient… “Rat Pack” and betrayed still

It is happy life are low. . . . . But after I combined with patient still

Maryam heydarzadeh

 

 

 

نردبان این جهان ما و منی است.....عاقبت این نردبان افتادنی است

لاجرم آنکس که بالاتر نشست......استخوانش سخت تر خواهد شکست

 

This ladder semen and our world. . . . . Finally the ladder you fall judged body that is higher than the meeting. . . . . . His bones will be more difficult defeat

 

 

  

آنقدر دل اتم پر بود که با شکافتنش دنیایی لرزید. دل من نیز پر بود. وقتی شکست ، سکوتی کرد که به دنیایی می ارزید

 

So consequencing heart was filled with World Shaking. My heart was also full. Silence to a world that he had cost

 

 

 

امروز را برای بیان عشق به عزیزانت غنیمت بشمار. شاید فردا احساسی باشد اما ...عزیزی نباشد

 

Today, for the expression of love is considered as booty to your beloved ones. Perhaps feel tomorrow. . but no dear

 

 

  

ساقه شکستن ، قانون طوفان است. تو نسیم باش و نوازش کن

 

Breaking stem, the storm. you be breeze and cuddly

 

 

  

به نامردی نامردان قسم خوردم ...... که نامردی کنم در حق نامردان

 

                                          The contestants Craven s I swear. . . . . . I think that contestants in the right s Craven

 

 

  

در حضور خارها هم میشود یک یاس بود..در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود

میشود حتی برای دیدن پروانه ها....شیشه های مات یک متروکه را الماس بود.

دست در دست پرنده،بال در بال..نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود

کاش می شد حرفی از « کاش میشد» هم نبود....هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود

 

In the presence of Yea it can be a disappointment. . The fuss scarecrow s was full of feeling is even to see the license. . . . a glass of the harsh evacuated to L480. Flying hand in hand, Basel in Basel. . Nazism stem you’re of the woods, sickles, I wish I could say was the "would". . . . what it was feeling and love and despair.

 

  

 

روز اول با عشق برایت گلی آوردم..... و تو با آن ظرفها را شستی

 

On the first with clay I love you. . . . . And you with vases keyboard.

 

 

  

به خودتان قول بدهید ، هیچ وقت به امید تغییر دادن کسی ، با او وارد زندگی مشترک نشوید

 

you promised me, never hope to change, with his joint life “Always

 

 

 مرا هر جور خواهی دربه در کن جفایت را از این هم بیشتر کن بزن با عشق خود آتش به جانم .

 

Whatever you want me Debra Cannes جفایت, the more so if you love with his fire.

 

 

 

 در کویر سبز عشق،این سخن از من بگیر مرگ تو مرگ من است،پس تمنا میکنم هرگز نمیر.

 

Green Desert in love, this talk of your death I take my death, so I never ask.

 

 

 

  

سکوت سرشار از ناگفته هاست و ناگفته ها پر بهاترین داشته هاست.

 

Silence is full of untold and unspoken full from s have been.

 

 

  

زندگی مانند رانندگی در یک دشت پر از گل است که باید از همه لحظه هاش استفاده کنیم به تفاوت اینکه در آخر جاده تابلویی به این عبارت نصب شده(دور زدن ممنوع)

 

Life is like driving in a plain full of flowers that should have the moment gets to use the difference is that in the road to this painting is installed (around forbidden)

 

 

  

زنده ام با نام تو پژمرده ام بی نام تو،حاضرم پرپر شوم در محضر دیدار تو.

 

I am alive with your name wither without my name, after reaching threescore years I am ready to meet you.

 

 

 دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی،لحظه های بی تو بودن میگذره اما به سختی،دل تنها و غریبم داره این گوشه میمیره،ولی حتی وقت مردن باز سراغتو میگیره.

 

Other Hajji no clay soil is not a tree, the moment you without being passes but a hard, and only so sorry is میمیره corner, but even time to die سراغتو open.

 

 

 

 فردا هایی  که هیچ وقت نمیرسند هم بهانه خوبی است برای امیدوار بودن،برای زندگی بهتر داشتن،برای یک نفس راحت کشیدن،خدایا شکر.

 

Tomorrow that will never finish is a good excuse for being hopeful, for a better life, for a comfortable breathing, thank God.

 

 

 

 با آب طلا نام حسین قاب کنید،با نام حسین یادی از آب کنید،خواهید که سربلند و جاوید شوید،تا آخر عمر تکیه به ارباب کنید.

 

with water, Hussein gold frame, with the name of Hussein autotypes water, which will be proud and eternal, until the end of his relying on the Mist’.

 

 

  

ما زنده به عشقیم ولی عشق تب دوست،ما طالب مرگیم ولی در طلب دوست،ما تشنه دردیم ولی از غم هجرانیم،درویش نگاهیم ولی با لب خندان.

 We live in love but I love like fever, we wanted I death but the friend, we are thirsty for I pain but I sad absence yet, Dervish I take a look at but smiling with his lips.

 

  

به سه دلیل دوستت دارم دو تاشو نمیدونم یکیشم یادم نیست.

 

three reasons I love you don’t know two folding expect I do not remember.